سالها پیش وقتی دایی هنوز مهاجم تیم ملی بود، رقبای جا مانده از اردو و منتقدانش می گفتند که او باید جا رابرای دیگران باز کند اما او تا جایی که می توانست، خستگی ناپذیر، بازی کرد؛ روحیه اش همین است. با ابروی شکسته، مصدومیت و مسمومیت هم جنگید. علی دایی همیشه کاراکتری پرتلاش، نتیجه گرا و مغرور داشته و همین ویژگیها او را به یک "اسطوره" تبدیل کرده، اسطوره فوتبال ایران؛ چه دوستش داشته باشیم و چه نه. حالا اسطوره در جایگاه مربی نیز همان شخصیت را به نمایش می گذارد)هرچند در جایگاه مربی هنوز اسطوره نیست( و وقتی در پایان بازی تیمش برابر مس کرمان می گوید "فرپلی که قانون نیست"، نباید چند نکته را فراموش کرد؛ اولا او درست می گوید، هرچند حرف درست او کمی"زمخت" است؛ ثانیا دایی همیشه نشان داده که فوتبال از نظر او محکمتر از این حرف هاست و این را در زمانبازی اش اثبات کرده است. همه باور داریم که بهتر بود بازیکنان پرسپولیس توپ را به بیرون می زدند اما باید در نظر گرفت تشخیص این که در بین این همه بازیکنی که در دیدارهای مختلف به زمین می افتند، کدامیک تمارض می کند و کدام واقعا دچار آسیب دیدگی جدی هستند، کاری دشوار است.برای دایی که که در هر شرایطی بازی کرده و از سوی دیگر، خود بارها شاهد تمارض حریف و حتی همتیمی هایش بوده، "فوتبال بازی کردن فقط براساس قانون"، نه حرف ناپسندی است، نه باورش سخت است و نه غیر قابل درک! از نظر او بازیکنی که با یک برخورد ساده به زمین بیفتد، تنها تیمش را مجبور می کند که با 10 نفر مقابل حریف بایستد و به خاطر همین بود که خودش با طحال پاره هم همچنان در زمین می جنگید. نمی توان آن روز برای مردانگی یا غیرتش دست زد و امروز متهم به بیاخلاقی اش کرد؛ برای او فوتبال این طور است. و البته این را هم فراموش نکنیم که ما هم مردم عجیبی هستیم. در همین دیداربرابر کره که به صعود ما به جام جهانی انجامید، کوچکترین اشاره ای به زمین خوردن های مداوم بازیکنان مان نکردیم؛ آیا آن اخلاقی بود؟ یا حرکت ابراهیم تهامی در دیدار مقابل استرالیا که چند ثانیه ای را بستن بند کفشش تلف کرد؛ کسی آن زمان به او خرده گرفت؟ یا آن آقای مربی که به خاطر رعایت فرپلی از توسط بازیکنش، او را تعویض کرد، تا این اندازه مورد هجمه قرار گرفت؟ همه اینها در فوتبال ما اتفاق افتاد اما چون به نفع مان بود، کسی به آن نپرداخت؛ مواردی که بارها بارها شاهد آن بودیم.
نکته مهمتر اینکه آیا علی دایی خود را پوریای ولی یا طلایه دار اخلاق معرفی کرده است؟ چرا باید از او توقع داشت که اسطوره اخلاق بودن داشت؟ علی دایی در گلزنی اسطوره است. اینکه با این اتفاق بگوییم "باید فاتحه این فوتبال را خواند با این اسطوره اش"، شبیه شارلاتان بازی است. مگر اسطوره های قبل از دایی، چه در فوتبال ما و چه در جهان، همگیالگوی اخلاق بودند؟ هرچند واقعا بهتر بود که او به تیمش می گفت که در آن صحنه توپ را به بیرون بزند اما باید پذیرفت که فوتبال از نظر او محکمتر و مردانه تر از این حرف هاست؛ همان طور که در دوران بازی اش بارها آن را ثابت کرد.